ماما

1391/2/17 15:25

نویسنده : مامان معصومه

645 بازدید

اشتراک گذاری

الهی قربون اون صدای ظریف و دخترونه ات بشم من

گفتی........بالاخره گفتی اون کلمه ای که از اول بارداری منتظرش بودم

چرا این همه منتظرم گذاشتی؟؟؟ولی ارزشش و داشت

دیشب اون تن داغ از تبت رو رها کردی تو اغوشم و با ناله گفتی: ماماماماماماماما

قربون اون قد و بالات برم داشتم پر درمیاوردم از خوشحالی!

اره من مادرم

خدایاااااااااا شکرت به خاطر همه چیز

پی نوشت:میگفتم بهت گاوه میگه؟؟تا به هوای گاوه بگی ماما!!!اما نگفتی و من ناکام موندم لبخند قلب

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (6)

شادي
17 اردیبهشت 91 15:30

اخ اخ... چه لذتي داره اين كلمه. فدااااااش بشم

نیلوفر
17 اردیبهشت 91 15:31

سلام الهییییی عزیزم،خوش به حال آوینا جونی با این مامان نانازش.

مونایی
17 اردیبهشت 91 15:37

رويا مامان ريحانه
18 اردیبهشت 91 17:22

اوينا جون افرين كه داري روز به روز خانوم تر ميشي ... خاله رويا فدات بشه

صدف
19 اردیبهشت 91 0:03

بهت تبریک میگم معصومه عزیزم

. خوش بحالت من که هنوز ناکامم

الهی بمیرم برای اون تن تب دار آوینا کوشولو . ایشالا هرچه زودتر خوب میشه

فهيمه و صدرا
20 اردیبهشت 91 10:52

مبارك باشه مصي جون
كادوي روز مادرت و گرفتي
الهي همه آرزو منداش به اين روز برسن

چرا تب عزيزم؟
خيلي ناراحت شدم

الهیییییییی آمین
نمیدونم والله 3روز تب بی علت داشت آزمایش خونم داد که چیزی نبود